گزارش متنی قسمت اول ماه عسل 94 ( اختصاصی )

سلام گزارش و خلاصه نوشتاری قسمت اول ماه عسل 94 رو براتون آماده کردیم که در ادامه میتونید مطالعه کنید..یاحق

زهرا حسینی

قسمت اول

بسم الله الرحمن الرحيم
احسان عليخاني وارد قاب تلویزیون شد و
سلام و احوال پرسي كردن با بينندگان عزيز
و اظهار خوشحالي كردن از اينكه دوباره به خونه هاي ما اومدن
تشكر كردن از همه عزيزان و رفقا كه طبق روال هميشه برنامه رو ميبينن
تيتراژ نگران مني با تصاوير ارسالي مردم پخش شد
و بعدش تيتراژ ابتدايي رو با صداي امير علي بهادري رو نمايي كردن
خاطره بازي كردن و صحنه هاي قشنگ ماه عسل٩٣ پخش شد
بعد وارد صحنه جذاب ماه عسل٩٤ شدن ،با يك دكور فوق العاده
٤ زوج جوان عزيز و يك مهماني كه بعدن معرفي شدن
اقا احسان گفتن كه تماشا گر نيستن و مهمون برنامه هستن و داراي قصه و داستان. و قراره اگه شد هر روز اين اتفاق بي افته
زوج ها سلام و احوال پرسي كردن و فرمودن كه چند ماهه كه ازدواج كردن
اقا احسان بعد از پخش ايتمي درباره اسپانسر برنامه گفتن،
باشگاه فرهنگي ورزشي ثامن الحجج ، و بيمه البرز (از نوع بيمه نامه سرطان)زوج اصلي برنامه تشريف اوردن. خوش و بش با مهمان هاي اصلي و باز كزدن صحبت از طريق خريد كت اقا مهدي كه همسرشون انتخاب كردن ... و اقاي مجري هم فرمودن چه عشقي موج ميزنه كه كت رو با سليقه خانومت خريدي كاره اقا مهدي خريدو فروش ماشينه (نمايشگاه ماشين) تيكه بامزه اي گفتن احسان خان كه خنگ (دور از جونشون)هستن در خريد ماشين و بايد بهشون مدال داد
و گفتن چهزعشقي ميكنين شما ها با اين ماشين و....
اقاي عليخاني به همسر اقا مهدي:وضعتون خوبه،خونه از خودتون دارين؟
همسر اقا مهدي:بله در كرج
اقاي مجري:گوهر دشت؟
قا مهدي:بله
اقا احسان: چند ساله پيش اشنا شدين باهم؟
اقا مهدي :٥ ساله پيش سال ٨٩
نصبت فاميلي داشتن،
اقا احسان: رفتين خاستگاري چه تاريخي،؟
خانوم:٢١ًخرداد
چون اقاشون يادشون رفته بود
اقا احسان هم تك تك از مهمونا پرسيدن كه چه تاريخي رفتين خاستگاري،؟و مهموناي عزيز هم تك تك يا سالو يا ماهو يا روزو اشتباه و جا به جا گفتن
و بحثي داشتند درباره اين موضوع كه براي خانوما مهمه روز عقد و روز عروسي ؟ و خانوما هم گفتن كه روز عروسي مهمه ولي نه اونقدر كه واكنش شديد نشون بدن
و فرمودن طبيعيه كه اقايون يادشون بره بر اساس مشكلات و مشغله هاي روزانه
زوج اصلي قصه ماه عسل:
همسر اا مهدي: يك سال طول كشيذ خونوادم راضي شن بع خاطر سنّم،١٥ سالم بود
و اقا مهدي٢٢ سالشون بود و شرايط تشكيل خانواده نبود،
اقا احسان؛شرايطي كه به ما ربط داره يا ربط نداره؟ هر جا دوسشو داري ميتوني بگي،(چه ريتم رپ داشت)هر جا دوسشو نداري ميتوني نگي
اقا احسان فرمودن خب براي يك اقا پسر٢٢ ساله و دخترخانوم١٥ ساله اين تاريخ و عدد و حساسيت ها مهم بود؟ كه خيلي براتون مهم باشه و توقع داشتين كه بهتون توجه داشته باشه (تاريخ عقد و ازدواج)
ااقا مهدي؛بله مناسبتا بيشتر خيلي خانوم حساسن به ساعتو روز
اقا مهدي:چون دوستشون داشتم حساسيت هاي زيادشون رو تحمل ميكردم
اقا احسان: خب همه چي كه خوب بوده و پس اون اتفاقه چرا افتاده
يك ماه از نامزيشون گذشته بوده،نوزده ماه رمضون خونه پدر شوهرشون بودن كه مادرشون فوت كزده بودن و شرايط روحيشون خراب بوده، خانومشون صحبت ميكردن و ايشون اهميت ندادن
خانوم اقا مهدي:من صحبت ميكردم ايشون توجه نميكردن ومن برام خيللي مهمه كه صحبت ميكنم حواسشون بهم باشه بعد گريه كردم اومدن ازم عذر خواهي كردن اما من قبول نكردم و گفتن دوست داشتنو بايد ثابت كرد با عمل. كه گفتن ميخواي خودمو پرت كنم پايين كفتم بروو
رفتن روي تراس نگاه كردن پايينو من داشتم ميخنديدم
اقا احسان:چقدر عالي ميخنديدن
همسراقا مهدي:دفعه دوم رفتن پايينو نگاه كزدن و ...خودشونو انداختن
اقا مهدي : با مغز. حالت شيرجع پريدن پايين
اقا احسان:چون حفاظ داشت ميخواستن نرده رو رد كنن
همسراقا مهدي:من ترسيذم جيغ زدم رفتم پايين ببينم چي شده. باصورت خوني بلند شد گف خوبم
سه ماه بيمارستان بودن و فكشون شكستع بود.
عصن هم قبول نميكرد اقا مهدي كه اشتباه كردم كه پريدم پايينو
يه چشمشون خون بود يه چشمشون اشك  خيلي اقا احسدن خوششون اومد
ولي خانومشون پشيمون شده بودن از اينكه اينكارو كردن و اين حرفو زدن و اقا احسان تشكر كردن كه پشيمون شده بودن
بعد رفتن پيام بازرگاني و گفتن بعدش ايتمي پخش ميشه كه مروري ٤ ساله اس از صداي مهدي يراحي عزيز كه به خاطر مشغله البوم جديدش كه ماه رمضون پخش ميشه نتونس امسال كنارمون باشه
بعد اين ايتم زيبا ااقا احسان نظر پرسيدن درباره اين موضوع و اتفاق از مهمانان ديگر. و هر زوجي نظري داشت
زوج اول: (خانوم)خب ديگه بعدش به عنوان همسر ايندم روش حساب نميكردم زوج دوم:خب خيلي احساسي برخورد كردن اقا ، اقا احسان:جذابيت داره براي خانوم كه ميگه چقدر منو دوس داشت اما لحظه ايه...زوج سوم: خب شرايط اقا فرق داره و خاص بوده.نميشه گفت صد درصد اشتباه بوده،

دوران بيمارستان خيلي براشون سخت بود ولي پشيمون نشده بودن
عصن پشيمون نشده بودن از ازدواح همسر اقا مهدي،چون به خاطر ايشون اينكارو كرده بودن
مهماني كه معرفي نشده بودن برادر خانوم اقا مهدي هستن و اقا احسان معرفي كردن، اقا مهدي دوستشون بوده و خودشون هم خبر نداشتن از اين موضوع تا شب قبل برنامه كه فهميدن. حتي خانواده هاشون هم از اين مووضوع خبر نداشتن

اقاي عليخاني تشكر كردن از حضور مهمان ها
تيتراژ پاياني هم با صداي احسان خواجه اميري پخش شد
ماهتون عسل

sheidajoon